چه کسی بروسلی را کشت؟
بروس لی شخصیتی درخشان و قهرمانی تکرار نشدنی در دنیای ورزش های رزمی بود که در سن 32 سالگی در عین ناباوری و بطور ناگهانی و مرموز در 20 جولای 1973 میلادی در هنگ کنگ درگذشت. خبر مرگ او جهان را در بهت و حیرت فرو برد و شوکی بزرگ برای دوستاران و طرفدارانش بود.
در آن زمان متخصصان زیادی از سراسر جهان برای کشف اسرار این اتفاق باور نکردنی بررسیهای زیادی انجام دادند اما علت مرگ بروس لی تاکنون همچون رازی باقی مانده و با وجودی که عللی توسط متخصصان مطرح شده اما چندان مورد قبول واقع نگردید و این معما رمزگشایی نشد.
اخیرا متخصصان کلیه در اسپانیا در پی شکل گیری ایده ای در رابطه با اثرات عملکرد کلیه بر مغز و کبد، به یک ارتباط خاص پی بردند و مجدد پرونده ی مرگ اسطوره ی تکرار نشدنی هنرهای رزمی دنیا را مورد ارزیابی دقیق و همه جانبه قرار دادند تا شاید بتوانند برای این ماجرای رازآلود که موجب ناراحتی و حسرت غیر قابل توصیفی در سطح جهان شد دلیل و نشانی بیابند و پس از حدود 50 سال حدس و گمان و اظهار نظرهای گوناگون توسط افراد مختلف، با شواهدی مستند و قوی زوایای تاریک و مبهم این پرونده را آشکار سازند.
نتایج این تحقیقات در سال 2022 در مجله ی کلینیکال کیدنی با عنوان: "چه کسی بروس لی را کشت؟ فرضیه هیپوناترمی " منتشر شد. در آخرین جمله ی این مقاله که نتیجه گیری کلیدی از کل تحقیقات این گروه است و به جمله ی معروف خود بروس لی هم اشاره شده که چنین است:
"بروس لی همیشه میگفت آب باش دوست من و ظاهرا در آخر آب او را کشت".
به عبارت دیگر یکی از مهم ترین دلایل مرگ بروس لی را نوشیدن بیش از حد آب و مایعات و در کنار آن مصرف و اعمال دیگری که موجب اختلال در عملکرد کلیه ها و تجمع آب در مغز او گردیده، مرگ او را رقم زده است.
این گروه تحقیقاتی قبل از ارائه ی نظر نهایی خود، در ابتدا تمام مستندات مربوط به زندگی بروس لی را جمع آوری و به نکات قابل توجهی از نظر برنامه ی تغذیه و بیماری های ماه های آخر زندگی این ستاره که بسیار زودتر از انتظار خاموش شد برخورد نمودند.
همانطور که گفته شد علت واقعی مرگ بروس لی از آن زمان تا کنون ناشناخته مانده بود. هرچند فرضیه های متعددی مطرح شده است. از ترور توسط گانگسترها تا نظریه ای که در سال 2018، گرمازدگی را دلیل جان باخته بروس لی دانست. در آن زمان نتایج کالبدشکافی، آثار جراحت یا سم را گزارش نکرد و حساسیت دارویی و سایر فرضیات یا رد شد یا برای آنها مستندات قابل قبولی پیدا نشد و در مجموع اِدِم شدید مغزی بدلیل حساسیت به داروی مسکن مصرفی را علت مرگ عنوان کردند. این اِدِم شدید مغزی منجر به افزایش وزن مغز بروس به 1575 گرم در مقایسه با 1400 گرم وزن طبیعی شده بود.
هر چند دلیل علت بروز این اِدِم مغزی که موجب مرگ بروس شد باز هم در هاله ای از ابهام باقی ماند. زیرا این دارو را بروس لی قبلا هم مصرف کرده بود و پس از اینکه در روز آخر احساس ناراحتی نمود آن را مجدد مصرف کرده است.
البته گزارش های موجود نشان میدهد بروس لی دو ماه قبل از مرگ نیز به دلیل مشکلاتی از جمله تشنج، به پزشک مراجعه کرده بود که اِدِم مغزی را علت آنها تشخیص داده بودند. در روز مرگ بروس لی پس از نوشیدن آب، دچار سردرد و سرگیجه شد و یک قرص مسکن اِکوآجِسیک خورد و جهت استراحت به اتاق خواب رفت و هرگز بیدار نشد و بدن بی جان او در ساعت 9:30 دقیقه شب به بیمارستان منتقل و مرگش در آنجا اعلام شد.
بروس لی چند ساعت قبل از مرگ ماری جوانا مصرف کرده بود که در نتایج کالبدشکافی تایید شده است.
فرضیه گرمازدگی به دلایل گوناگون رد شد. از جمله آنکه آن روز باوجود گرمی بالای هوا، اما گرمای غیر قابل تحملی نبوده و علاوه بر این، گرمازدگی پس از 96-24 ساعت میتواند موجب مرگ شود.
موضوع دیگری که مورد توجه قرار گرفته است، عمل جراحی برداشتن غدد عرق زیر بغل بروس لی حدود 100 روز قبل از مرگش است.
در زمینه ی اِدِم مغزی متخصصان چهار دلیل را مطرح میکنند که در مورد بروس لی اِدِم اُسمزی صدق میکند. در این حالت سلول های مغز آب را از پلاسما میکشند، که ناشی از عدم تعادل در اسمولاریته است، به عنوان مثال در طول شرایطی که بیماری هیپوناتِرمی گفته میشود.
هیپوناتِرمی حالتی است که غلظت یون سدیم در خون کاهش مییابد. علت میتواند ناشی از برخی داروها از جمله دیورتیک ها (ادرارآورها) یا نوشیدن مقدار زیادی آب باشد.
محققان اسپانیایی در نهایت با در نظر گیری تمام جوانب و بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعاتی که در دسترس عموم نیز است، پیشنهاد نمودند که علت مرگ بروس لی اِدم مغزی ناشی از هیپوناترمی بوده است. به عبارت دیگر، آنها اظهار داشتند که ناتوانی کلیوی در دفع آب اضافی باعث مرگ بروس لی شده است.
گزارش ها و مدارک نشان میدهند بروس لی در اواخر عمر کارهایی انجام داده بود که احتمال وقوع هیپوناترمی (مسمومیت با آب) را بسیار بالا برده است. این کارها شامل مصرف زیاد مایعات در دوره¬ای طولانی، مصرف عواملی که تشنگی را به شدت افزایش میدهند (مثل ماری جوانا) و عواملی که توانایی کلیهها برای دفع آب را با افزایش ترشح هورمون آنتیدیورتیک (ADH) کاهش میدهند بوده است. یعنی بروز تداخل هایی در مکانیسم های دفع آب کلیه ها از جمله داروهای مصرفی بروس لی (ادرار آورها، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی، مواد مخدر، داروهای ضد صرع و ...)، الکل، مصرف کم مواد معدنی بصورت طولانی مدت، سابقه آسیب حاد کلیه در گذشته و ورزش.
خلاصه اتفاقات دو ماه قبل از مرگ
بروس لی دو ماه قبل از مرگ اولین قسمت از اِدم مغزی را تجربه کرده بود. در 10 می1973، بروس لی در هنگ کنگ و در یک جلسه کاری در اتاق دوبله بود. برای جلوگیری از صدای اضافی، سیستم تهویه خاموش شده بود و هوای آنجا گرم شده بود. بروس لی در آن زمان به سردرد (احساس ضعف و درد در سرش)، بیحسی و ناتوانی در راه رفتن دچار شده بود (بروس لی دچار سرگیجه شده و با صورت روی زمین افتاده است) و به عرق کردن او اشاره شده است. ستاره در حال تلولو خوردن به اتاق برگشت. لحظه ای که وارد اتاق شد دوباره بیهوش شد. سپس ناهار (اسپاگتی) خود را استفراغ و بدنش شروع به تشنج کرد. او را به بیمارستان باپتیست بردند که در آنجا اِدِم مغزی تشخیص داده شد و با مانیتول درمان شد. لی بهبود یافت و در 25 مه 1973 توسط دکتر هارولد اِل. کارپمن در آمریکا معاینه شد.
تام بلیکِر در کتاب خود بنام "مسائل نابسامان" بیان میکند که در طول بازجویی در مورد مرگ لی، دکتر کارپمن گفت که نیتروژن اوره خون در بیمارستان باپتیست 92 میلی گرم در دسی لیتر بوده است، اما در 25 مه زمانی که کارپمن لی را معاینه کرد، طبیعی بود. بنابراین، به نظر میرسد که لی آسیب حاد کلیه داشته است و اختلال عملکرد کلیه یک عامل خطر برای هیپوناترمی است. یک متخصص مغز و اعصاب اشاره کرد که لی ممکن است یک اختلال تشنج ایدیوپاتیک داشته باشد و فِنی توئین تجویز کرده است، اما صرع تشخیص داده نشد. همسر لی، لیندا، اظهار داشت: «دکتر ریسبورد به من گفت که بروس هرگز از صرع رنج نمیبرد».
به طور خلاصه، لی دارای چندین عامل خطر مستعد کننده وضعیت هیپوناترمی ناشی از تداخل با مکانیسمهای هموستاز آب بود که مصرف آب و دفع آب را تنظیم میکنند. تظاهرات بالینی مطابق با هیپوناترمی و یافته های کالبد شکافی بروز اِدم مغزی را نشان داده که علت مرگ در هیپوناترمی شدید است.
هیپوناترمی در گذشته نیز در بیش از 70 درصد از بیماران بستری شده با هیپوناترمی علامت دار یافت شده و شایع ترین عامل خطر شناسایی شده است. علاوه بر این، در بیمارانی که به دلیل عوامل دیگر، ریسک اولیه هیپوناترمی دارند، افزایش تعداد داروهای تجویزی به طور هم افزایی خطر هیپوناترمی را افزایش میدهد. بنابراین، حتی اگر برخی از عوامل خطر شناسایی شده در گزارش حاضر واقعاً وجود نداشته باشند یا به خودی خود تأثیر ملایمی داشته باشند، وجود عوامل خطر متعدد ممکن است توالی رویدادهایی را که منجر به مرگ لی شده است توضیح دهد.
نتیجه گیری
محققان بر این باورند که بروس لی به دلیل شکل خاصی از اختلال عملکرد کلیه جان سپرده است. ناتوانی در دفع آب برای حفظ هموستاز آب، که عمدتاً یک عملکرد توبولار بدن است. این ممکن است منجر به هیپوناترمی، اِدم مغزی و مرگ در عرض چند ساعت شود. اگر مصرف آب اضافی با دفع آب توسط ادرار مطابقت نداشته باشد، حالتی مشابه جدول زمانی مرگ لی وقوع خواهد یافت. با توجه به اینکه هیپوناترمی مکرر است، همانطور که در 40٪ از افراد بستری در بیمارستان مشاهده میشود و ممکن است به دلیل مصرف بیش از حد آب حتی در افراد جوان سالم منجر به مرگ شود. پس نیاز به انتشار گسترده تر این مفهوم وجود دارد که مصرف بیش از حد آب میتواند بکشد.
این واقعیت که 60 درصد بدن ما آب است، ما را از پیامدهای بالقوه کشنده نوشیدن آب بیشتر از دفع آب اضافی توسط کلیه ها محافظت نمیکند و خطرناک است و نباید گول بزند. از قضا، لی نقل قول "آب باش دوست من" را جا انداخت، اما به نظر میرسد آب اضافی در نهایت او را کشته است.
مقایسه علایم مرگ ناشی از اِدم مغزی
تا کنون ورزشکاران زیادی دچار مشکل اِدم مغزی شده اند. با این حال شواهد قوی برای وقوع مرگ بروس لی میتواند زوایای پنهان این ماجرای پر ابهام را بیشتر روشن سازد. در این رابطه مقایسه ای انجام شد بین علایم بروس در روز مرگ با علایم گزارش شده از مرگ فرد دیگری که او بر اثر اِدم مغزی ناشی از هیپوناترمی بیش از حد حاد وقوع یافته بود.
شخصی به نام جنیفر استرنج در یک مسابقه رادیویی شرکت کرد و در کمتر از 3 ساعت 6 تا 7 لیتر آب نوشید و بلافاصله پس از این کار بر اثر هیپوناترمی شدید مُرد. نمونه های دیگری را هم میتوان یافت.
مقایسه علایم بروس لی و فردی که 7-6 لیتر آب نوشیده بود در زیر آورده شده است.
بروس لی جنیفر استرنج
سردرد سردرد
احساس بی حالی احساس سبکی سر
مشکل در ایستادن/راه رفتن. تلوتلو خوردن در برگشت به اتاق مشکل در ایستادن/راه رفتن.
استفراغ سایر شرکت کنندگان استفراغ کردند
مرگ پس از چند ساعت مرگ پس از چند ساعت
مصرف آب اضافی
لیندا همسر لی به رژیم غذایی مبتنی بر مایعات او (آب هویج و سیب) اشاره کرده است. در شبی که لی درگذشت، دوست او پولی مکرراً به مصرف آب در طول روز اشاره میکند. از جمله درست قبل از اینکه لی به شدت بیمار شود. «فکر میکنم مقداری آب داشتیم ... که احتمالاً او را کمی خسته و تشنه کرده است. بعد از چند جرعه به نظر میرسید که کمی سرگیجه دارد... بلافاصله پس از احساس بی حالی، بروس از سردرد شکایت کرد.».
به نظر میرسد مصرف بیش از حد مایعات برای لی به یک عادت تبدیل شده بوده است. محققان پیشنهاد کردند که این واقعیت که مصرف مکرر آب، زمانی که این یک فعالیت معمولی است، ممکن است با توجه به شرایط و مشغله کاری اطرافیان فراموش شده باشد، به این معنی که مصرف آب او به طور قابل توجهی بیشتر از سایر افراد حاضر در روز مرگ بوده است. اما چندان مورد توجه دیگران واقع نشده است.
حشیش
استفاده از مواد مخدر متعدد توسط لی را بلیکر گزارش کرده است و منابع متعددی در مورد استفاده مکرر او از حشیش یا ماری جوانا، از جمله در آخرین روز زندگی اش، اظهار نظر میکنند.
در ژوئیه 2021، روزنامه انگلیسی تایمز، قطعه ای از مجموعه نامه های تازه یافت شده از بروس لی را منتشر کرد:
«سنگسار شده ام همچون جهنم، اما دارم روی شخصیت آینده کار میکنم، مقداری کُک به شکل گیری آنچه میخواهم ایجاد کنم کمک میکند».
در شبی که لی درگذشت، دوستش پولی بارها به خاطر داشته است که بروس در طول روز چند بار ماری جوانا (ماده مخدر از شاهدانه) مصرف کرده است. این ماده مخدر باعث تشنگی میشود.
همچنین گزارشهایی از افزایش شدید مصرف الکل در ماههای آخر زندگی لی وجود دارد و شرایط او به نحوی بوده است که اغلب بسیار خسته و دچار سرگیجه بوده است.
از طرفی میزان مواد معدنی دریافتی لی در ماه های آخر زندگی کم بود، در حالی که میزان مصرف آب او زیاد بوده است. در این رابطه پزشکان الگوی غذایی غیر طبیعی او را مشاهده کرده بودند. بلیکر بیان میکند که «دکتر به بروس توصیه کرد که رژیم غذایی متعادل و مناسبی را شروع کند» و «به گفته لیندا همسر بروس لی، در ماههای آخر شوهرش خوردن غذای جامد را متوقف کرده بود و به طرز بدی از آب هویج و سیب استفاده میکرد». این الگوی غذایی که عمدتاً مایعات است، بین ماه مه و ژوئیه 1973 سرعت گرفته است.
همچنین بروس دو ماه پیش از مرگ با پزشک خود بی اشتهایی را مطرح نموده بود و کاهش وزن قابل توجهی را متذکر شده بود. با توجه به اینکه بدن او چربی کمی داشت و بیشتر عضلات بودند، تخمین زده شده که در دوره دو ساله شاید نزدیک به 14 درصد از وزن عضلاتش کاهش یافته بود و لاغرتر از قبل به نظر میرسید.
بلیکر مینویسد که در طول تحقیقات، او به سرعت از تجزیه و تحلیل علمی مجموعه ی گسترده ای از داروهای تجویزی که بروس مصرف میکرد خسته شد. این موضوع هم به استفاده از سایر داروهای تجویزی اشاره میکند که ممکن است بر استعداد هیپوناترمی تأثیر داشته باشند. اینها شامل دیورتیک ها، فنی توئین و مُسکن ها (مانند مواد مخدر و داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی، NSAIDها) بود. لی در حال مصرف فنی توئین و دولوکسن بود.
مورد دیگر استفاده از دیورتیک ها است که میتواند در ایجاد AKI و هیپوناترمی نقش داشته باشد. بلیکر بیان میکند که بروس مصرف کننده مکرر دیورتیک ها بود. اگرچه این امر محتوای بیش از حد آب را در ماهیچههای او کاهش میدهد، و بنابراین ظاهر دلخواه را به او میدهد، اما این عمل خطرناکی بود که او را اغلب در یک وضعیت تهدید کننده زندگی ناشی از کمآبی قرار میداد و می¬تواند در صورت مصرف آب زیاد هیپوناترمی رخ دهد که ناشی از عوامل مختلفی از جمله اختلال در عملکرد کلیه¬ها در اثر مصرف داروهای ادرار آور (دیورتیک) رخ میدهد.
تحلیل مرگ بروس لی از دیدگاه طب ایرانی
شاید بتوانیم از دیدگاه طب سنتی ایران تحلیلی بر علت مرگ بروس لی داشته باشیم. میتوان گفت که بر اساس منابع طب سنتی زیاد نوشیدن آب برای بدن بسیار زیان بخش است و حتی زیان آن بعضا جبران ناپذیر است. مصرف آب زیاد و آب یخ، زمینه ساز افزایش سردی و افزایش رطوبت در تمام بدن است.
مشکلات گوارشی، دردهای مفصلی و برخی بیماری های قلبی در اثر نوشیدن زیاد آب بوجود میآید. مقدار مناسب آب بر اساس قاعده ی تشنه شدن است. بنابراین برخی افراد کمتر تشنه میشوند که فقط به اندازه رفع تشنگی باید آب بنوشند و مقدار بیشتر آن عوارضی خواهد داشت.
در شرایط ضرورت مصرف آب زیاد بدلیل تعرق، دیدگاه طب سنتی این است که آب در قالب شربت و متناسب با مزاج افراد و فصل و شرایط آب و هوایی استفاده شود تا علاوه بر رفع تشنگی، غذایی هم به بدن برساند.
این پیشنهاد با این استدلال مطرح میشود که مزاج آب، سرد و تر است. مصرف زیاد آن منجر به افزایش تولید بلغم در بدن میشود و بلغم کاملا با ضعف گوارشی و عوارضی بسیار دیگری که در ادامه ی افزایش سردی و تری در بدن رخ میدهد همراه است که چاقی و افزایش وزن یکی از بارزترین علایم آن در افراد با غلبه بلغم است.
اما برای جلوگیری از اثر منفی نوشیدن آب زیاد، اگر آب در قالب یک شربت با کمی عسل مصرف شود موجب تولید صفرا در بدن میگردد که اثرات مفیدی بر کل بدن خواهد داشت. بخصوص این موضوع برای ورزشکاران بسیار اهمیت دارد. زمانی که فرد ورزش انجام میدهد این فعالیت بدنی بلغم بدن را به دم تبدیل میکند و حتی مقداری صفرا در بدن بوجود میآید. اما بدلیل شیوه رایج که در حین ورزش مصرف مداوم آب (به دلیل از دست رفتن آب در اثر تعرق) به ورزشکاران توصیه میشود، موجب میگردد مجدد بلغم در تن افزایش یابد و صفرای تولید شده اثرش از بین برود.
این به معنی از دست رفتن بخشی از قدرت ایجاد شده است. به عنوان مثال اگر آب مورد استفاده ورزشکار حین ورزش کمی با عسل شیرین شده باشد تاثیر بسیار بیشتری بر حفظ قدرت بدنی ورزشکار و نتیجه گیری بهتر از تمرین ها میگردد.
در این رابطه اگر روش بروس لی را نگاه کنیم مشاهده میکنیم او به این نتیجه رسیده بود که مقدار آب بدنش بایستی در کمترین مقدار باشد، بنابراین با مصرف داروهای دیورتیک که افزایش دهنده ادرار هستند مدام حجم آب بدن خودش را کاهش میداد. فقط نکته ای که ابهام دارد، اینست که چرا رژیم آب گرفته بود و در ماه های آخر زندگی این روش مصرف زیاد آب و مایعات و پرهیز شدید از خوراکی های جامد را بر چه مبنایی در پیش گرفت و آزمایشی را آغاز نمود که نتیجه اش را نتوانست ببیند و جانش را در این راه گذاشت.
از موارد دیگری که در پرونده بروس لی دیده میشود، برداشتن غدد عرق زیر بغل 100 روز پیش از مرگش است.
با توجه به اینکه صحنه های فیلم برداری که بروس بازی میکرد با فعالیت و تحرک زیادی همراه بود و او بسیار عرق میکرد، لباسش در ناحیه زیر بغلش خیس میگردید و لباسش برای فیلم برداری زشت میشد.
او میخواست تصاویر بدون هیچ نقصی باشند. برداشتن این غدد هر چند از نظر متخصصان آن زمان و محققان اسپانیایی زیاد مورد توجه قرار نگرفته است اما از دیدگاه طب سنتی موضوع مهمی میتواند باشد.
زیرا دفع بخشی از آب مازاد و به عبارت دیگر بلغم یا سودای بدن بواسطه تعرق انجام میگیرد و برداشتن این غدد میتواند موجب بروز اختلالاتی در بدن شود. هرچند در بیشتر نقاط بدن غدد و سلول هایی که قابلیت تولید عرق دارند وجود دارد اما در شرایط گرما و نیاز به تعرق برای خنک نمودن بدن، این غدد میتوانند نقش مهمی داشته باشند.
نکته ی مهمی که میتوان به آن اشاره داشت مزاج صفراوی (گرم و خشک) بروس لی است که فعالیت شدید موجب افزایش حجم عرق در کل بدن و بخصوص در ناحیه زیر بغل میشود که برداشتن غدد عرق زیر بغل را برای رفع این مشکل ظاهر نامناسب در حین فیلم برداری انتخاب نموده بود.
از طرف دیگر مصرف برخی مواد مخدر از جمله حشیش و ماری جوانا که بدلیل اینکه این ترکیبات تشنگی ایجاد میکنند و موجب افزایش عطش میشوند، پازل بروز اِدم مغزی بروس را تکمیل تر مینمایند. از طرفی مصرف زیاد الکل در روز مرگ و قبل از آن در این پازل نقش ایفا نموده است.
نتیجه گیری
بروس لی، ستاره ای تکرار نشدنی و الهام بخش بود که با هوش، استعداد و اراده ای مثال زدنی پا در عرصه ی هنرهای رزمی نهاد و آن را به اوج زیبایی و کمال رساند. او دارای ویژگی های منحصر به فرد و استثنایی بود و موفقیت هایش ناشی از جدیت و پشتکار همراه با مطالعه ی زیاد او بود.
اما به نظر می رسد در آخرین ورق از زندگیش، پروژه ای را کلید زد و شاید با اجرایی نادرست، خود را به گرداب هلاک انداخت و با جان خویش بهای این آزمایش را پرداخت و چشمان مردم دنیا برای همیشه از دیدن هنرنمایی انسانی چنین خارق العاده محروم ماند.
او میگفت آب باش دوست من و ظاهرا آب قاتل او شد.
اگر بروس لی رژیم افراطی مصرف آب و مایعات را انتخاب نکرده بود و بجای روی آوردن به مواد مخدر و داروهای گوناگون از روش های سالم برای دفع آب اضافی بدنش یا کنترل استرس و ... استفاده کرده بود و آن عمل کذایی برداشتن غدد عرق را انجام نداده بود شاید اکنون زنده و در سن 83 سالگی (متولد 1940 میلادی) مردم دنیا را با هنر و استعداد خودش به هیجان میآورد.
این موضوع یک هشدار یا زنگ خطر برای تمام ورزشکاران و بخصوص ورزشکاران حرفه ای است که از بروز این اتفاق پیشگیری نمایند. زیرا گزارش های بسیاری هر ساله در مورد ورزشکارانی منتشر میشود که به مشکلاتی شبیه بروس لی دچار میشوند.
مصرف آب که کمی عسل در آن حل شده باشد از بروز این مشکل تا حد بسیار زیادی جلوگیری میکند و قابلیت و توانایی آنها را بیشتر از پیش شکوفا مینماید.
بروس لی آغاز بسیار قدرتمندانه ای داشت. او از یک فرمول خاص که ترکیبی از عسل، ژل رویال و جینسیگ بود هر روز استفاده مینمود و دخترش شانون در سال های اخیر این فرمول و برخی دیگر از خوراکی هایی که بروس استفاده مینمود را بصورت بسته بندی عرضه مینماید و مطالعات بروس لی در زمینه ی تغذیه و رژیم های غذایی در کتاب های مختلفی منتشر شده است.
اما ناگهان بروس به سمت تجربه ی ابتکاری رفت که برخلاف قبل و با در نظر گیری شواهد و قراین، به فروپاشی آنچه ساخته بود ختم شد.
بروس لی جمله ی "آب باش دوست من" را ابداع و دنبال نمود، اما شاید فرصت کافی برای تبیین فلسفه ی این جمله را نیافت و آنقدر به آب اندیشید که علاوه بر ذهنش، مغز او را نیز آب فرا گرفت.
البته او براساس یک تفکر فلسفی این عبارت را بکار میبرد و کتابی را دختر بروس لی دقیقا با این عنوان منتشر نموده است.
او میگفت "ذهنت را خالی کن، بی شکل و بی حالت باش، شبیه آب".
به هر حال بدن ما از چهار خلط ساخته شده که تعادل آنها ضامن سلامتی است. افراط، آب را که مایه حیات است، به سمی مهلک تبدیل میکند و قوی ترین و نیرومندترین ها را زمین گیر میکند. همانطور که افتادن در استخری از آب، نتیجه ای جز غرق شدن برای کسی که شنا بلد نیست ندارد.
مغز ما نیز اگر در آب غوطه ور شود میمیرد.
آنچه میتوان از این داستان غم انگیز برداشت نمود این است که برای دستیابی به هدف، تنها راهی که از مسیر طبیعت و سرشت انسان میگذرد و با آن سازگار است به مقصد میرسد.
مسیرهای دیگر شاید سریع و کوتاه به نظر رسند، اما ممکن است ماندگار یا همراه با حفظ ابعاد گوناگون سلامتی نباشند.